کتاب زبانشناسی شناختی: نظریهها و کاربردها نوشته جنت لیتلمور و جان آر. تیلور، به معرفی و بحث درباره مهمترین نظریات حوزه زبانشناسی شناختی میپردازد.
آنچه به عنوان زبانشناسی شناختی میشناسیم، تنها یک نظریه نیست؛ بلکه مجموعهای از نظریههایی است که همگی یک هدف ویژه را در قلمروهای گوناگون زبان دنبال میکنند و آن شناسایی، واکاوی و تبیین نقش فرایندهای شناختی عام در ساختار و کاربرد زبان است. شاید با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیدایش رویکرد زبانشناسی شناختی دیگر نتوان آن را رویکردی نوپا در سطح جهان به شمار آورد، اما بیگمان این رویکرد در ایران نوپاست. زبانشناسی شناختی در ایران در آغاز راه است و فراوانیِ پژوهشهای زبانشناسان و زبانپژوهان ایرانی در این چارچوب، گویای علاقه و توجه فزایندۀ آنها به این رویکرد است.
در اثر پیشرو که ترجمهای از چهارده فصل از کتاب The Bloomsbury Companion to Cognitive Linguistics (سال انتشار ۲۰۱۴) است، شش نظریۀ مطرح در حوزۀ زبانشناسی شناختی معرفی و بررسی میگردد، نقاط قوت و ضعف آنها بیان میشود، مهمترین پژوهشهای انجامگرفته در چارچوب این نظریات مرور میشود و تازهترین بهروزرسانیها و پیشرفتها مورد بحث قرار میگیرد. این نظریهها عبارتند از: دستور شناختی لانگاکر، نظریه استعارۀ مفهومی لیکاف، دستور ساخت گلدبرگ، نظریۀ فضاهای ذهنی و درهمآمیزی مفهومی فوکونیه، نظریه فراگیری زبان نخست توماسلو، و انگارههای کاربردبنیاد بایبی از زبان.
این کتاب در دو بخش اصلی و چهارده فصل تنظیم شده است. افزون بر معرفی و بررسی شش نظریۀ پیشگفته، رویکرد زبانشناسی شناختی به گوناگونیهای زبانی (که در سالهای اخیر با نام زبانشناسی اجتماعی شناختی شناخته میشود)، رویکرد زبانشناسی شناختی به واجشناسی و نیز به بحث گفتمان و ایدئولوژی (که بیشتر تحت عناوین استعارهکاوی انتقادی و گفتمانکاوی انتقادی شناختی مطرح میشود) نیز در کتاب گنجانده شده است. همچنین، یک فصل پیرامون انقلابی که زبانشناسی شناختی در استعارهپژوهی پدید آورد، یک فصل دربارۀ سرشت و گسترۀ «مجاز» در توصیف و تبیین زبانی و یک فصل دربارۀ استعارۀ پیکرینه در کتاب یافت میشود. یک فصل نیز به بررسی کاربرد نظریۀ استعارۀ مفهومی در قلمرو مشاوره و روانکاوی اختصاص یافته است.