وقتی اولین مجموعة شفای تن را نوشتم آگاهی چندانی نداشتم، ولی مجموعة چهارم را با آگاهی و اطلاعات بیشتر منتشر میکنم. کتاب آبی رنگ کوچک که برای خیلیها شناخته شده بهعنوان یک منبع مورد استفاده قرار گرفته است. من صدها و هزارها کپی از این جلد را فروختهام که نقطهنظر من را از روزهای اولیهام نشان میدهد. کتاب شفای تن درهای متعددی را باز کرده که باعث شده من در همه جا دوستان فراوانی پیدا کنم. هرکجا که قدم میگذارم یا سفر میکنم افراد زیادی را میبینم که کتاب کهنهشدة من را در کیف یا جیبهایشان حمل میکنند.
شفای تن، این کتاب کوچک، هیچکسی را «درمان» نمیکند بلکه درون شما را بیدار میکند تا توانایی به درک پروسه شفای خود داشته باشید. ما باید تعادل بدن بین روح و جسممان را رعایت کنیم. ما باید مواظب بدن خود باشیم و خوب از آن مراقبت کنیم. باید طرز فکری مثبت دربارة خودمان در زندگیمان داشته باشیم و همچنین یک رابطة قوی معنوی. وقتی این سه چیز باهم اتفاق بیفتد و تعادل ایجاد کنند ما از زندگی خود به وجد میآییم. هیچ دکتری یا افرادی که درمانکننده هستند نمیتوانند این را به ما بدهند مگر اینکه ما بتوانیم پروسة درمانمان را خودمان انتخاب کنیم.
پیشنهاد من به شما این است که یک لیست از تمام دردها و ناراحتیهای خود تهیه کنید و بهدنبال دلایل ذهنی و روحی آن بگردید. شما به یک فرمی میرسید که نشاندهندة آگاهی از وجود خودتان است. چند عبارت تأکیدی را انتخاب کنید و به مدت یک ماه آنها را انجام دهید. این کمک میکند تا شما زمینهها و نگرشهای قدیمی را که مدتهای طولانی با خود داشتهاید خنثی کنید و دور بیندازید.