کتاب پیشرو درباره یک دختر دانشجوی اخراجی سینماست که میخواهد یکفیلمنامه خوب نویسد و یکفیلم خوب بسازد. فیلمش هم خوب بفروشد. اما چیزهایی در ذهنش در گردش هستند که نمیداند چهطور باید آنها را به هم ربط داده و چفتوبستشان را در نظر بگیرد. او تصاویر زیادی در ذهن دارد اما هیچقصهای ندارد؛ ایدههای زیادی دارد اما شخصیت ندارد. تنها شخصیتی که به نظرش رسیده، یک سگ پوزهبسته است که نمیشود شخصیت حسابش کرد...