در بندر زیبای هامبورگ در یک بعد از ظهر آفتابی ،آرام آن چنان آرام که گربه ها در آن خود را به نوازش گرم آفتاب می سپارند و چرت می زنند در بالکن پر از گلدان خانه ای ناگهان پرنده ای سقوط می کند. مرغ مهاجر پر نقره ای زیبایی که از سرزمین های دور دست می آید و در اقیانوس، اسیر یک لکه ی نفتی حاصل از نشت سوخت کشتی ها شده است. مرغ دریایی اندکی بعد از سقوط در آن بالکن تخم می گذارد و می میرد و فقط فرصت پیدا می کند که تخم را به زوربا گربه ی خانگی بسپارد.