در آغاز سه نفر بودند، هکتور کانوی، گاس هنری و لاورنس استار. با هم تحصیلات را تمام کردند. با هم به عضویت شورا در آمدند باهم اولین تحقیقاتشان را به عمل آوردند و لاورنس ترفیع گرفت.
بعد در سفر به زهره حملهی راهزنان پیش آمد. قتل عامی تمام عیار بود. سفینههای راهزنان هرگز در فضا اسیری نمیگرفتند و در عرض دو ساعت بیش از صد نفر کشته شدند. لاورنس و باربارا نیز در بین کشتهشدگان بودند. جستجو برای بازماندگان احتمالی آغاز شد اما جز باقیمانده سرگردان سفینه چیزی پیدا نشد و بعد…
ناوهای گشتی چیز دیگری پیدا کردند: یک قایق نجات کوچک که در حین گردش روی مدار نامطمئن خود میان زمین و زهره پیامهای رادیویی بیاحساس خود را برای کمک ارسال میکرد. تنها یک کودک درون قایق بود. طفلی چهارساله، وحشتزده و بیکس که پس از چهار ساعت تنها حرفی که زد این بود: مامان گفت نباید گریه کنم.
او دیوید استار بود.