همۀ ما گاهی در دام احساساتی مثل عدم اعتمادبهنفس، خجالت، غم، ترس، یا خشم میافتیم. واکنشهای ما به این احساسات ممکن است تا حد زیادی ناهوشیارانه و غیرطبیعی باشند و بهجای حفظ منافعمان، ما را از مسیرمان خارج کنند.
بیشترِ مردم، در اغلب موارد، اوضاع را بدون فکر به دست خلبان خودکار هیجانات میسپارند و واکنشی احساسی نشان میدهند. عدهای هم انرژی زیادی صرف مهار یا سرکوب هیجاناتشان میکنند و هیجاناتشان را مانند کودکی سرکش و نافرمان در نظر میگیرند که باید با آن برخورد شود.
در این بین چابکی هیجانی رویکردی انقلابی و علمی است که ما را قادر میسازد پیچوخمهای زندگی را با خویشتنپذیری، شفافاندیشی، و ذهنی باز پشتسر بگذاریم. این مفهوم را سوزان دیوید بعد از حدود بیست سال تحقیق و مطالعه روی هیجانات، شادی، و حس دستاورد مطرح نموده است.
او به این نتیجه رسید که فارغ از میزان هوش و خلاقیتِ افراد، و یا نوع شخصیتشان، چیزی که در نهایت تعیینکنندۀ موفقیت آنها است، میزان تواناییشان در مدیریت دنیای درونشان یعنی افکار، احساسات، و مکالمات درونی است.
چابکی هیجانی به معنی سرکوب هیجانات یا مثبتاندیشی نیست؛ بلکه یعنی با این افکار و هیجانات مدارا کنیم، شجاعانه با آنها مواجه شویم، و سپس از کنارشان عبور کنیم تا به رشد خودمان کمک کنیم.