جولیا ،آیوز زن آرشیتکت چهل و یک ساله باردار مصمم است که قبل از تولد نوزادش گذشته های پر دردسر خانواده اش را واکاوی کند او به خانه اش در شمال غربی اقیانوس آرام باز می گردد و به تدریج همه خاطرات دور و نزدیک خیانت ها و دردسرهای خانواده را از حافظه اش بیرون می کشد؛ و در همین گیر و دار ذهنی و عاطفی است که پدرش را می بیند، پس از بیست و سه سال...