آنچه ذهن نویسندة این کتاب را در بیشترین بخش عمر او به خود مشغول داشته و یکی از اصلیترین و مهمترین موضوعهای پژوهش او را تشکیل میدهد پدیدة دموکراسی است: خاستگاهها، سیر تحول، جلوههای گوناگون، و اصول حاکم بر آن. وی عقیده دارد که تلاش برای دموکراتیکسازی جامعه از حدود پایان سدة ششم پیش از میلاد در یونان و روم آغاز گردید؛ دومین موج آن در سدههای دهم و یازدهم میلادی به دولت - شهرهای نواحی شمال ایتالیا گسترش یافت، اما وجود انگیزههای اجتماعی و سیاسی گوناگون در جوامع اروپایی موجب شد که دموکراسی در زیر سایة نظامهایی چون اشرافسالاری و استبداد پنهان بماند. سومین جنبش، که شایسته است وقوع آن همزمان با شروع انقلابهای آمریکا و فرانسه در نظر گرفته شود، بر آن بوده است که نهتنها دولت - شهر کوچک بلکه دولت ملی بزرگ، و درنهایت غولآسا، را دموکراتیک سازد. بااینحال، مردم، هرگاه که از دموکراسی مأیوس شدهاند، به دیکتاتوری پناه آوردهاند، زیرا که اکثریت مردم ذاتاً خواهان نظم و ثباتاند. رابرت دال، همانند شومپِتِر، بر واقعیت امروزی دموکراسی تأکید میکند و معتقد است که حقیقت دموکراسی با واقعیت و پیچیدگی جوامع امروزی همساز نیست.