نگارش پژوهشی دربارۀ اندیشۀ آیزایا برلین کاری هولآور است، امّا علّتش این نیست که نوشتههای او گنگ یا مبهم هستند، بهعکس، نوشتههای او روشنی و وضوح حیرتانگیزی دارند. و با آنکه نوشتههای این فیلسوف سیاسی برجستۀ قرن بیستم طیف بسیار وسیعی از موضوعات و نویسندگان را در بر میگیرند، امّا چندان پراکنده نیستند که وحدت مضمونی نداشته باشند، و درواقع قضیه کاملاً بهعکس است.
ادعای اصلی این کتاب، «فلسفۀ سیاسی آیزایا برلین»، این است که یک اندیشۀ واحد با نیروی بنیانکن عظیم، یعنی «پلورالیسم ارزشی»، نیروی حیاتی همۀ آثار برلین است. بر طبق این اندیشه، ارزشهای غایی بشری عینی اما مختلف است و این اختلاف فرونکاستنی است. پیامد این اندیشه برای فلسفۀ سیاسی این است که تصور جامعۀ کاملی که در آن همۀ آرمانها و خیرهای اصیل به دست آید نهتنها اوتوپیایی، بلکه ذاتاً متناقض است.
آیزایا برلین هم مثل بسیاری از فیلسوفان سیاسی برجستۀ قرن بیستم مهاجر بود. او از روسیه به بریتانیا مهاجرت کرده بود. تجربهاش از ضربههای دردناک سیاسی و از رژیمهای توتالیتر قرن بیستم دست اول و مستقیم بود و همینها به علاوۀ تعلیم و تربیت بریتانیایی او بود که افکار و اندیشههای سیاسیاش را شکل داد. اما میراث غیر انگلیسی او شور و شوقی آتشین به اندیشهها و درکی تراژیک از زندگی بشر در خود دارد. آثاری که تجسم پنجه درافکندن با اصول بنیادین سنت فکری غربی است. لیبرالیسم برلین لیبرالیسمی رواقی و تراژیک است؛ کشمکش و تضاد را میان ارزشهای رقیب اجتنابناپذیر میداند، و خسران ناشی از آن را جبرانناپذیر میشمارد. از آنجا که اندیشۀ سیاسی برلین وجه مشترکی با امیدها و توهمات لیبرالیسمهای گذشته و اکنون در مورد امکان سازگاری آزادیها و برابریهای بنیادین ندارد، حیات مجددی به سنت فکری لیبرال میبخشد. لیبرالیسمی که مبارزهطلب و کاملاً اصیل و متمایز است.