فاصله کوتاهِ تغییر نسل…
قدیمترها، شاید چهل پنجاه سال و پیشتر، عادات و آداب و علائق، حتى تفریح و خوشى بین نسلها مشترک و مشابه بود. مثلا در عکسهاى قدیمى نوع پوشش، سفر رفتن، مهمانى و حتى ژست گرفتنِ آدم ها کنار دریا براى یک گروه سنى یا یک خانواده در نسل بعدى هم تکرار مىشد و مىتوانستى مشابه همان تصاویر را با گذشت ده بیست سال براى بعدى ها هم ببینى. مىخواهم بگویم روال و رفتارِ زندگى به کندى تغییر مىکرد و هر فرد تکرارکننده همان اتفاقاتِ نسل قبلى خود بود.
امروز یک تفاوت معنادار در این باب ایجاد شده است که مفهوم اختلاف سنى و نسل، تغییر کرده و اگر قبلاً شاید هر بیست سال را یک تغییر نسل مىدانستند، اکنون نسلِ دهه ها نمود پیدا کرده است. حال دیگر وقتى صحبت از دهه هفتاد و هشتاد مىکنیم همگان آنها را دو نسل با اختلافات رفتارى، فرهنگى و اجتماعى مىدانند و یک معناى خاص از فلان دهه در ذهن متبادر مىگردد. حتى نحوه صحبت کردن و کلمات رایج میان آنها فرق دارد. پس بىراه نیست که جامعه شناسان تعاریف جالبى از نسلِ متمایز هر دهه، از سالهاى شصت به بعد دارند و هر کدام را در یک گروه خاص جاى مىدهند (شاید تا چند سال دیگر این تقسیم بندى به هر پنج سال برسد!). اگر چه این روزها دهه هاى قبلى کمتر مورد توجه قرار مىگیرند ولى همین تفاوتها (با شدت کمتر) در دهه سى و چهل و پنجاه هم قابل مشاهده است و آنان که تجربه دیدن برخى از این سال ها را داشته اند مىتوانند این اختلاف را درک کنند.