کارخانهی مکلی، شگفتانگیزترین کارخانهی مرباسازی دنیاست و مرباهایی دارد با طعمهای جالب و جورواجور!
اسکوتر مکلی همیشه هزارتا ایدهی خفن توی سرش بود و مرباهای عجیبغریب درست میکرد. راستش او خیلی تنها بود و هیچ دوستی نداشت. تا اینکه یکروز چیزی محکم خورد به پنجرهی کارخانه!
شیشه شکست و سروکلهی فیزبی پیدا شد؛ یک موجود فضایی ریزهمیزه!
هشدار: دافی داگی، رئیس کارخانهی دوناتسازی، کمین کرده تا از پنجرهی شکسته برود توی کارخانهی مرباسازی و کتاب اختراعهای مرباییِ اسکوتر را بدزدد و آن وقت...