وقتی زارا همراه مامانبزرگش توی شهر گردش میکند، چیزهای جالب و جذابی میبیند و یکعالمه سؤال از او میپرسد؛ مثل اینکه چطوری واگنهای ترن هوایی، برعکس روی ریل حرکت میکنند؟ یا اینکه هواپیما چهجوری توی آسمان میماند؟
زارا از دیدن اینهمه چیزهای جالب دهانش از تعجب بازمانده است. تازه، او با مهندسانی آشنا میشود که دنیای اطراف ما را شکل دادهاند.
از کجا معلوم، شاید روزی زارا هم مهندس بزرگی بشود!