مائوریتزی در کتاب فراتر از طبیعت از منظری جدید به مسئله ی حیوانات می پردازد و با انتقاد شدید از اخلاق گرایی انتزاعی که همواره مشخصه ی کنشگری حقوق حیوانات بوده است، تحلیلی تاریخی-ماتریالیستی از رابطه ی میان انسان ها و غیرانسان ها به دست می دهد. او به مددِ تفکر هگل، مارکس و مکتب فرانکفورت، و با گذر از نویسندگان کلاسیک در زمینه ی حقوق حیوانات، نظریه ی اجتماعی و دیالکتیکی بدیل و رویکرد عملی متفاوتی را در مورد رنج حیوانات ترسیم می کند. امید به تغییر در وگنیسم، آزادی خواهی و کنشگری حیوانات در این اثر در چشم اندازی سیاسی و انقلابی مطرح می شود، و به رویکردی می انجامد که در نهایت میان آزادی انسان و حیوان تقابلی در کار نمی بیند.