«از تمام خاطرههایم، از تمام حسهای بیشماری که در زندگی تجربه کردهام، دردناکترینشان خاطره قتلیست که مرتکب شدم.» مردی تصادفا با داستان کوتاهی مواجه میشود که در آن ماجرای قتل سربازی به دست او روایت میشود. داستان کوتاه مزبور با ذکر جزئیات از نظرگاه مقتول روایت شده است و این سبب میشود که خواننده/قاتل به فکر بیفتد که نکند آنکه فکر میکرده کشته شده است، درواقع زنده باشد و از این رو احساس خطر میکند و جستوجوی عجیبی را میآغازد سر در پی نویسنده گریزپا-آلکساندر ولف. شبح آلکساندر وُلف اثر کلاسیک منحصربهفردیست، رمان هیجانانگیزی با مایههای روانشناختی و تحلیل اگزیستانسیالیستی در باب گناه و رستگاری، تصادف و سرنوشت، عشق و مرگ.