گفت: «من هم زمان غنچهگیام
نگران پرندهها بودم
پابهپای پدر اگر غم بود
من نگهبان خندهها بودم
پدرم شد ستون و سقف نریخت
زیر آن سقف باسواد شدم
پدرم شاد میشود وقتی
بشنود در بهشت شاد شدم»