ما اینجا تنهای تنهاییم. همه رفتهاند جزیرهی قطارها. ما تا آخر عمر باید توی اقیانوس زندگی کنیم. سمیر میخواهد داستان زندگیاش را بنویسد و حیواناتی که در خیالش خلق کرده بهترین دوستانشاند؛ دوستانی که به او کمک میکنند بر تنهایی و ترسهایش غلبه کند.