...پس از چند دقیقه،دست در دست لوییز در خیابان های سان دیاگو در حال قدم زدن بودم.هنگامی که غذا می خوردیم هیچ کس نمی توانست حتی حدس بزند که می خواهیم در مورد یکی از دردناک ترین موضوعات زندگی با هم صحبت کنیم.هنگامی که نشستیم،دیدم که چهره پیشخدمت در حضور لوییز بشاش شد.او به من اطمینان داد ««تو از این غذا لذت خواهی برد.»»