کتاب مفهومسازی دانشگاه دیجیتال به شکلی کلنگرانه و انتقادی انواع گوناگونی از نگرانیهای بهحقی را که به سواد اطلاعاتی و برنامه آموزشی گره خورده است میسنجد و مضمونهایی از قبیل قابلیت دیجیتال، عاملیت اجتماعی و شخصبودگی را به مثابه ابعاد کلیدی دانشگاه دیجیتال، که به عدالت اجتماعی متعهد است، مورد ملاحظه قرار میدهد... جانستون، مکنیل و اسمایت در راستای تلاش برای یافتن راهبردی مؤثر برای واکاوی دانشگاه دیجیتال، بهوسیله یک نگرش انتقادی ژرف، تحلیلی درخشان درباره دستورکارهای تاریخی، سیاسی، اقتصادی و تعلیمیای ارائه کردهاند که از فرهنگ پوزیتیویستی فناوری دیجیتال نشأت گرفتهاند؛ دستورکارهایی که به شیوههای گوناگون چشماندازهای رهاییبخش و کثرتگرایانه حیات دانشگاهی را گمراه کردهاند. نتیجه مطالعه آنها، افشای پیچیدگی شیوههایی است که طی آن توسعهنیافتگی فرهنگی نظریه فنتعلیم و کردار تحول سازمانی درون دانشگاه دیجیتال، بهمنزله عامل بازتولید و تثبیت ساختارهای نابرابری عمل کرده و به کوششهای رهاییبخش خیانت کرده است.