نامه ای از پسری به مادری است که نمی تواند بخواند. این نامه زمانی که سخنران، سگ کوچولو، در اواخر بیست سالگی خود است، نوشته شده است، این نامه تاریخچه خانواده ای را که قبل از تولد او آغاز شده است، آشکار می کند – تاریخی که مرکز آن در ویتنام ریشه دارد – و به عنوان دریچه ای به بخش هایی از زندگی او عمل می کند که مادرش هرگز نداشته است. شناخته شده است، همه آن منجر به مکاشفه ای فراموش نشدنی می شود. این یک بار شاهد عشق پرحاشیه و در عین حال غیرقابل انکار بین یک مادر مجرد و پسرش است، همچنین یک کاوش وحشیانه صادقانه از نژاد، طبقه و مردانگی است. پرسیدن پرسشهایی محوری در لحظه آمریکاییمان، غرق در اعتیاد، خشونت، و آسیبهای روحی، اما تحت تأثیر شفقت و مهربانی، به همان اندازه درباره قدرت گفتن داستان خود است. سکوت محو کننده شنیدن نشدن