آنتیگون نماد عصیان یک زن در نظامی اجتماعی مبتنی بر مردسالاری است. او، بااینکه در کاخ و در نازونعمت بزرگ شده و پیوسته زندگی خوشوخرمی داشته، دختری جسور و بیپرواست که نمیتواند دربرابر بیعدالتیهای زمانه نسبتبه خود و اطرافیانش بیاعتنا بماند و بهخاطر سرکشی و مبارزه در جهت نیل به هدفی متعالی که همانا تحمل نکردن بیحرمتی به شخصیت انسانها از طرف نابکاران است زندگیاش را به خطر میاندازد. سرگذشت آنتیگون، ازخودگذشتگیاش برای تنها نگذاشتن پدر، و ایستادگیاش تا پای جان دربرابر حاکم خودکامه و متکبّر و نیز دربرابر برخی از هنجارهای ناپسند جامعه از این شاهدخت بیپروا قهرمانی واقعی و چهرهای اسطورهای در ادبیات غربی ساخته است.