جادوگرها! جنبل و جادو خیلی باحال ،است مگرنه؟ اما بزرگترها میگویند جادو باید واقعی !باشد برای اینکه از حرفشان سر در بیاوریم بیا کتاب و بخوانیم جادی هر کاری میکند توجه مامان جلب نمیشود مامان از آرایشگر خیاط و فروشنده تعریف میکند و میگوید کارشان شبیه جادوگرهاست و این طوری لج جادی را بیشتر در می آورد بالاخره جادی فکر بکری به سرش میزند تا خودش را به مامان ثابت .کند حالا وقتش است با مامان و داداش کوچولو بروند مهمانی و خوش بگذرانند.