تناقض یا پارادوکس گزاره ای است که در ذات خود پوچ است، اما در واقعیت بیانگر حقیقتی ممکن است. افزایش قدرت افراد، اغلب کاهش همدلی و افزایش تمایل به رفتارهای خودخواهانه را در پی دارد. این تناقض به احساس آسیب ناپذیری و کاهش توانایی درک دیدگاه های دیگران نسبت داده می شود.
داچر کلتنر در تناقض قدرت به بررسی ماهیت پیچیده قدرت و تأثیر آن بر افراد و جوامع می پردازد. او رابطهٔ متناقض بین قدرت و همدلی را بررسی می کند و نشان می دهد قدرت در عین حال که علت فساد است، می تواند نوع دوستی و شفقت را نیز برانگیزد. کلتنر با روایت های جذاب، تحقیقات دقیق و تجزیه و تحلیل روشنگرانه، اهمیت درک پویایی قدرت را برای ساختن جهانی عادلانه تر و هماهنگ تر نشان می دهد.
داچر کلتنر در تناقض قدرت کاوشی متفکرانه دربارهٔ ماهیت چندوجهی قدرت و پتانسیل آن برای ارتقا یا فساد ارائه می دهد. کلتنر با روشن کردن اهمیت رهبری همدل و نهادهای دلسوز، خواستار تجدید نظر در پویایی قدرتی است که نوید آینده ای روشن تر و هماهنگ تر را برای همه دارد.