داستان «اتل و متل و کوتوله» درباره اتل و متل و یک موجود کوچک به نام کوتوله است. کوتوله در لوله آب، گیر میافتد و اتل و متل برای نجات او تلاش میکنند...
در بخشی از این کتاب میخوانیم: متل داد زد: «کوتوله بگو کجایی؟» اتل گفت: «بیا برویم یک جای دیگر را بگردیم.» اتل و متل راه افتادند. کوتوله ترسید آنها بروند و او همانجا بماند. داد زد: «من اینجام! تو لوله!»