دمتر طوفان برفی را فرا می خواند که یونان جدید را فلج می کند و از بلند کردن کولاک خودداری می کند مگر اینکه دخترش نامزدی خود را لغو کند. هنگامی که المپیکی ها مداخله می کنند، پرسفون آینده خود را در دست خدایان باستانی می یابد و آنها تقسیم می شوند. آیا آنها اجازه می دهند پرسفونه با هادس ازدواج کند و با دمتر به جنگ برود یا اتحاد آنها را ممنوع کرده و علیه خدای مردگان اسلحه به دست بگیرد؟