مفهوم توسعه با تجدید نظر در باورهای بنیادین خود مواجه گشته و الگوی تجربی و صرفاً عقلایی آن نتوانسته است به وعده های آن مانند کاهش فقر و بیکاری بهبود آموزش و بهداشت تغییر ساختار حقوقی و جنسیتی و دستیابی به آزادی پاسخ دهد. حتی در کشورهای در حال توسعه باعث تشدید شکاف در اهداف و باورهای منتسب به خود شده است. از این منظر است که امروزه واقعیت توسعه در معرض چالش قرار گرفته تا جایی که توجه ویژه به نظریه کیفی توسعه در قالب مفاهیمی مانند پسا مدرنیزم پسا ساختارگرایی پسا استعمارگرایی و پسا توسعه از اوایل قرن بیست و یکم شکل گرفت و در حال رشد و شکوفایی است. در این کتاب دیدگاه های نظری توسعه و توسعه نیافتگی و اندیشه های کلاسیک جامعه شناسی در بستر گذر تاریخی جوامع تا نظریه پسا توسعه گرایی مورد بررسی قرار گرفته است.