مرگ پرسشی پیچیده و معمایی ناگشوده است که همواره ذهن و اندیشهی آدمی را به خود مشغول داشته است.
دغدغه و دلمشغولی انسان به این موضوع تا بدانجاست که برخی انسان را موجودی مرگآگاه میدانند و همین آگاهی و پرسش را موجب تمایز او از دیگر موجودات تلقی میکنند.
در میان انواع معرفتهای بشری دین و تخیل بیشترین تصویرپردازی را از مرگ داشتهاند. زیرا مرگ از مقولاتی است که خرد و علم به آن راه نبرده و در حل این معما توفیقی نیافته و ناگزیر سپر انداختهاند. برعکس، رابطهی تخیل و مرگ چندجانبه و بسیار تنگاتنگ است.
در این زمینه میتوان گفت که مرگ نیروی محرکهی تخیل و یا دستکم بخش چشمگیر و گسترده، بلکه کانونی آن است. آفرینشهای ادبی و هنری گونهای جستوجوی این معمای بزرگ و مقاومت در مقابل این سرنوشت محتوم است. این جستوجو و گریز از نخستین حکایتها همچون گیلگمش تا به امروز ادامه دارد. بنابراین حکایت مرگ و تخیل (ادبی ـ هنری) خود حکایتی است به قدمت تمام تاریخ حکایت که بخشی از آن توسط محققان ایرانی در این مجموعه گردآوری شده است. این مقالات که در طی دو روز هماندیشی تخیل و مرگ ارائه شده، از دیدگاههای متفاوت و با رویکردها و شیوههایی گوناگون به تبیین و تشریح مقولهی مرگ پرداختهاند. اندیشمندانی چون نصرالله حکمت، حسن بلخاری، بهمن نامور مطلق، علی عباسی، بهار مختاریان، بهروز غریبپور و… نگارندهی این مقالات هستند.