کتاب حاضر، بهقلم ناصر پاکدامن، راجع به واپسین احوال نویسندهای است که روزگاری، از زبان یکی از شخصیتهای داستانیاش، نوشت: «از تهِ دل میخواستم و آرزو میکردم که خودم را تسلیم خواب فراموشی بکنم... اگر ممکن بود در یک لکۀ مرکب، در یک آهنگ موسیقی یا شعاع رنگین تمام هستیام ممزوج میشد و بعد این امواج و اشکال آنقدر بزرگ میشد و میدوانید که بهکلی محو و ناپدید میشد ــ به آرزوی خودم رسیده بودم.»
پاکدامن، از راه تحقیق در نامههای خودِ صادق هدایت و روایتهای معاشرانِ نویسندۀ بوف کور از ملاقاتهایشان با او در یکیدو سالِ آخر زندگیاش، میکوشد به گزارشی برسد از آنکه نویسندۀ ایرانی چطور «عدم صرف» را به ماندن و نوشتن ترجیح داده.
آنچه در ادامه میخوانید اینفوگرافیکی است دربارۀ کتاب «صادق هدایت: مرگ در پاریس» به همراه معرفی آن و بخشهایی از مقدمه و پیشگفتارهای کتاب.