روزی که خانوم مرحوم شدن صبح رفتم که برای صرف صبحانه آماده شون کنم که دیدم انگار هزار ساله مردن ناخواسته چشمم به شیشه ی قرص قلبشون افتاد و دیدم خالیه در حالی که دو روز پیش خودم براشون از داروخانه خریده بودم کسی جز من تو خونه نبود و مطمئن بودم خودشون قرصها رو خورده بودن آیا به اشتباه یا به عمد ؟ ... هیچ وقت نفهمیدم. اما تو توی سبدت نبودی انگار دنیا رو روی سرم خراب کردن.