ادی لِدوِل، آشفته و سراسیمه، به دفتر آژانس کارآگاهی مراجعه میکند و ملتمسانه میخواهد با رابین الاکوت، کارآگاه خصوصی ملاقات کند. ادی از پدیدآورندگان کارتون محبوبی به نام «قلب سیاه جوهری» است و از شخصیت مجازی مرموزی با نام مستعار انِمی آزار دیده است. ادی عاجزانه از کارآگاه میخواهد هویت واقعی مزاحم را شناسایی کند.
رابین که سردرگم شده است، به نتیجه میرسد که کمکی از دستشان برنمیآید تااینکه چند روز بعد باخبر میشود که در گورستان هایگیت، محل وقوع داستان قلب سیاه جوهری، با تپانچهی برقی به ادی شلیک و او کشته شده است.
رابین و شریکش استرایک درگیر پروندهای میشوند که تمام قدرت منطق و استدلالشان را به چالش میکشد و آنها را با خطرهای ناشناختهی هولناکی تهدید میکند…