در این رمان با فرزندانی همراه میشویم که در پی خواندن خبری تازه دربارۀ پدرشان در روزنامه، پس از دو سال به امید یافتن پدر گمشده دستدردست یکدیگر به دیدار لرد گلنارون میروند و سوار بر کشتی تفریحی او سفری دریایی از اسکاتلند را شروع میکنند. سپس، با سایر شخصیتهای داستان در جستجوی ردی از کاپیتان گرانت به چند قاره پا میگذارند و سواره یا پیاده از دشتها، بیابانها، کوهها و رودخانهها میگذرند.
در این رمان از وسایل خارقالعاده تخیلی و اختراعات شگفتانگیز علمی خبری نیست، در عوض همزمان با کسب اطلاعات جغرافیایی و تاریخی و فرهنگی مناطق مختلفی از جهان و بازدید از مکانهای ناشناخته و تماشایی، پیوسته شاهد دلهرهها و بیم و امید قهرمانان کوچک و بزرگ داستان خواهیم بود و ماجراهایی را که از سر میگذرانند لحظهبهلحظه زندگی خواهیم کرد. و خواهیم دید که در پس هر حادثه چگونه جلوهای از روابط انسانی اعم از فداکاریها و وفاداریها و دوستیها در مقابل دشمنیها، خیانتها و خباثتها عیان میشود.