حسابی به فنا رفتهایم. در واقع آنقدر به فنا رفتهایم که شاید دیگر کار از کار گذشته باشد و نوشتن این کتاب هم دردی را دوا نکند. بنابراین نوشتن این کتاب یا احمقانهترین کار ممکن و یا شاید امیدوارکنندهترین عملی باشد که میتوان انجام داد. صادقانه بگویم به نظر خودم ترکیبی از هر دوست.
دنیا در مسیر تخریب قرار گرفته و این تخریبی دیزاینشده است. اگر شانس با ما یار باشد و بتوانیم از این وضعیتِ اَبَرفنارفتگی جان سالم بهدر ببریم آن وقت باید از خودمان بپرسیم چه شد که به اینجا رسیدیم. نقش ما در ایجاد این اوضاع فلاکتبار چه بوده و چه کار باید بکنیم که دیگر به چنین نکبتی نرسیم. هدف من از نوشتن این کتاب همین بوده است.
تخریب با دیزاین کتابی است برای تمام کسانی که چیزی دیزاین میکنند، چه برچسب دیزاینر به خودشان بزنند چه نه. میخواهم نشانتان بدهم دیزاین کنشی سیاسی است. آنچه برای دیزاین کردن انتخاب میکنیم و، از آن مهمتر، آنچه برای دیزاین کردن انتخاب نمیکنیم و حتی، از آن هم مهمتر، وقتی تصمیم میگیریم افرادی را از فرایند دیزاین بیرون نگه داریم —اینها همه کنشهایی سیاسی محسوب میشوند.