این رساله (پروسلوگیون)، - اگر نه زیباترین - یکی از زیباترین اظهار نظرها است؛ با حال و هوایی درخور روح انسانی، حال و هوای آگوستینی که همانا «ایمان درصدد فهم» است. ایمان در صدد فهم، ایمان مقرون به فهم نیز هست و این ایمان معرفت جوست و در همان حالی که آن را شامل است، با ایمانی تشویش ناپذیر و مطلق به نامحدودیت قوایش خود را به رفیعترین اسرار متافیزیک دینی در میاندازد. هیچ چیز بازش نمیدارد، فروزان در فروغ الهی، در حقیقت و وجود خداوند، جان انسانی - جان مومن - که تصویر و انگاره خداوندی است، خود را در خور احساس میکند و فراخوانده شده به دریافت حقیقتی که او را حمایت میکند، در بر میگیرد و آبیاریاش می کند. حقیقتی که گرچه از آن به غایت دور شده باشد، از خودش بدو نزدیکتر است.