دانشگاه زمانی دانشگاه خواهد بود که ردپایی در زندگی ما بگذارد. ردپای دانشگاه یعنی وجود انسانهایی بهتر برای داشتن جهانی بهتر؛ این همان انتظاری است که ما از فرهنگ دانشگاهی داریم. اما فرهنگی که در حال حاضر در دانشگاه ایرانی حاکم است با انتظارات از آن بهعنوان یک اجتماع علمی همخوانی ندارد. آزادگی، حقیقتطلبی، وفاداری به صدق، راستی و شرافت علمی در دانشگاه کمرنگ شده و جای خود را به عدم تعهد به هنجارهای آکادمیک داده است. کتاب حاضر تلاش کرده است تا با رویکردی تفسیری، چرایی و چگونگی اختلال در فرهنگ دانشگاهی ایران را از درون دانشگاه و بر اساس دیدگاه و تجربیات خودِ دانشگاهیان بررسی و مطالعه کرده، در نهایت، این پرسش را مطرح کند که در چنین وضعیت بغرنجی، نقش خودِ دانشگاهیان در اصلاح و بهبود وضعیت کنونی چگونه است.