… دخترک بندِ یک قلب بادکنکی بزرگ به رنگ سرخ عاشقانه را در دست داشت. هر جای او را که نگاه میکردی یک خرده رنگ سرخ داشت: یک بلوز سفید با خالخالهای سرخ، یک کمربند سرخ باریک با پاپیونی روی کمر، جورابِ کوتاه سفید با لبۀ سرخ، کفشهایش هم سرخ و براق بودند. خیلی خوشحال به نظر میرسید؛ به گمانم یا به تولد دوستش میرفت یا از تولد او میآمد! شاید هم از داشتن این قلب سرخ بزرگ اینقدر خوشحال بود…