هدف اصلی این کتاب قرار دادن عشق اجتماعی در مرکز تأمل و بینش جامعه شناختی است. قرار دادن عشق اجتماعی در مرکز تامل و بینش جامعه شناختی، به معنای به رسمیت شناختن شخصیت اصلی افراد است. عشق اجتماعی یک پاسخ هنجاری نیست و نباید باشد. بلکه یک رویه در سطوح خرد و کلان اجتماعی است. صحبت از تأثیر انتقادی عشق اجتماعی همچنین به معنای درک این نکته است که عشق تأثیر عمومی، مدنی و سیاسی دارد. اغلب جامعه ما عشق را به خصوصی سازی روابط صمیمی خانوادهها، زوجها یا بین دوستان و افراد مشابه تنزل داده است. در عوض عشق یک نیروی محرکه جهانی دارد. غریبه و حتی ناشناس را مورد خطاب قرار میدهد و به این ترتیب، منطق درون گروهی و برونگروهی را زیرپا میگذارد تا راههای جدیدی برای ارتباط ایجاد کند. محور قرار دادن عشق اجتماعی نیز به معنای صدا دادن به انتقاد است مراقبت کردن یک عمل فروتنانه نیست، بلکه یک اقدام انقلابی است که قدرت براندازی مدل هژمونیک فردگرایی زیر سوال بردن منطق سودگرایانه حسابداری و حتی نقد انسان محوری را دارد. بنابراین قرار دادن عشق اجتماعی در مرکز تامل و بینش جامعه شناختی به معنای تجهیز رشته جامعهشناسی به لنزهای جدید برای نگاه کردن به واقعیت و در عین حال ارائه ایدههایی برای تصور آیندههای جدید است.