جنگ همیشه دو بعد دارد. یکی از این ابعاد، تنها آمار و ارقام و نموداری است که خرابیهای به بار آمده را نشان میدهد و بعد دیگر آن زندگیهایی است که نابود شده و آرزوهایی که درهم شکسته است. انسانهایی که درگیر جنگ هستند، تجربه دیگری دارند که بسیار متفاوت است با تماشای آن از دریچه تلویزیون و تماشای چند فیلم. آکیرا یوشیمورو نیز در کتاب مرثیه ای برای افتخار از همین جنگ و جدال میگوید و تجربه زیستهای که جنگ برای انسانهای درگیر به جا میگذارد.
داستان درباره یکی از جنگجویان ژاپنی به نام تاکویا است. شخصیت محوری داستان در کتاب از حوادث ماههای پایانی جنگ جهانی دوم و آنچه بعدها در ژاپن رخ داده است، میگوید. نگاه او، تمام پستیها و بلندیهای روح انسانی را نشان میدهند.
تاکویا به سرزمین مادریاش نزدیک میشود و از دیدن خرابیهای به جا مانده از جنگ، مردمی که میمیرند و .... نیروهای جبهه مقابل را سزاوار مجازات میبیند و سخت تلاش میکند تا عدالت را اجرا کند. اما بعد از اینکه جنگ تمام میشود و عدالت به دست طرف پیروز جنگ، برقرار میشود، ذهنیت تاکویا درباره عدالت تغییر میکند.