دموکراسی یا دموقراضه آنچنان که از نامش پیداست، اثری اجتماعی و سیاسی با جان مایه ی طنز است که سید مهدی شجاعی، نویسنده ی فعال در عرصه ی ادبیات داستانی و نمایشی آن را به نگارش درآورده است. داستان روایت زندگی پادشاهی به نام ممول است که بر مملکت غربستان حکمرانی می کند. نام ممول از این جهت برای او انتخاب شده که فردی بسیار معمولی است و فقط کار های معمولی و عادی از او سر می زند. اما زمانی که عمر ممول رو به پایان است باید تصمیمی غیرمعمولی گرفته و یکی از بیست و پنج پسر خود را برای اداره ی سرزمین بعد از خودش انتخاب کند. ولی او به جای اینکه خودش چنین تصمیمی بگیرد، انتخاب را به عهده ی مردم می گذارد تا آنان رای دهند و حاکمشان را خودشان انتخاب کنند. تنها شرط ممول برای کار این است که هر پادشاه تنها دو سال حق حاکمیت دارد و بعد از گذشت دو سال، باید انتخابات به دست مردم صورت بگیرد.
با مرگ پادشاه و فرارسیدن زمان انتخابات، مردمی که تا به حال شناختی از پسران شاه نداشته اند و از شاهزادگان فقط چهره و قد و قواره ی آن ها را می شناسند، حالا دچار تفرقه و شکاف می شوند و هر کسی سمت یکی از پسران شاه را می گیرد. در واقع کشور به بیست و پنج دسته تقسیم شده و حالا قرار است انتخاباتی برگزار شود.
شجاعی در واقع با این داستان طنز به شکل هوشمندانه ای به شرح آنچه در سیاست اتفاق می افتد می پردازد و با وجود فضای مفرح داستان، ذهن خواننده را درگیر مسئله ی بغرنج دموکراسی می کند.