مارتین علاقه ی خاصی به حیوانات دارد، اما در محیط شهری زادگاهش اجازه و فرصت این را نمی یابد که حتی از یک حیوان خانگی کوچک نگهداری کند تا این که دست سرنوشت او را به آفریقا میکشاند. در این قاره ی اسرارآمیز، او در می یابد که ارتباط روحی خاصی با حیوانات دارد به ویژه حیواناتی که در معرض خطرند.
مارتین در ساووبانا در قلب یک منطقه ی حفاظت شده ی حیات وحش با زرافه ای سفید برخورد میکند، زرافه ای که فقط افسانه اش بر سر زبان هاست و هرگز کسی آن را به چشم ندیده ...