نخستزادگان (نژاد اسرارآمیز بیگانگان که برای اولین بار برای طرفداران داستانهای علمی-تخیلی بهعنوان سازندگان نماد سیاه در ۲۰۰۱: یک ادیسهی فضایی شناخته شدند.) برای چندین دهه در نوشتههای استاد افسانهای علمی-تخیلی سِر آرتور سی کلارک ساکن بودهاند.
در دو کتاب اول از سری تحسینشدهی ادیسهی زمان، کلارک و همکارش استیون باکستر آیندهای نزدیک را تصویر کردند که در آن نخستزادگان میکوشند با استفاده از فناوری غیرقابلتشخیصی از جادو جلوی پیشرفت تمدن بشری را بگیرند. اولین اقدام آنها ناپیوستگی بود، که در آن زمین به بخشهایی از دورههای مختلف تاریخ تغییر و سپس به دنیایی تکهتکه بدل شد و به میر تغییر نام داد. ساکنان میر شامل افراد سرشناسی چون اسکندر مقدونی، چنگیزخان و بیسسا دات، حافظ صلح سازمان ملل بودند. بهدلایلی که برای او ناشناخته بود، بیسسا با یک مصنوع بیگانه با هدف غیرقابلدرک و قدرت خداگونه وارد ارتباط شد- قدرتی که در نهایت او را به زمین بازگرداند. در آنجا، او نقش مهمی در مسابقهی بشریت با زمان برای متوقفکردن قیامت ایفا کرد: طوفان خورشیدی عظیمی که توسط یک بیگانه متولد شد تا حیات را از روی سیاره بزداید. این سرنوشت با قیمت غیرقابلتصوری از بین رفت. اکنون، بیستوهفت سال بعد، نخستزادگان بازگشتهاند. این بار، حملهای نمیکنند، بلکه بمبی کوانتومی فرستادهاند. وسیلهای است که دانشمندان بشری بهسختی میتوانند آن را درک کنند با سرعت به سمت زمین حرکت میکند، نمیتوان آن را متوقف کرد یا از بین برد و دستگاهی است که زمین را محو میکند.
جستوجوی ناامیدانهی بیسسا برای یافتن پاسخ، او را ابتدا به مریخ و سپس به میر میفرستد، که خود در معرض خطر انقراض است. پایان اجتنابناپذیر به نظر میرسد. اما زمانی که بینشهای تکاندهندهای در مورد ماهیت نخستزادگان و برنامههای هولناک آنها برای بشریت پدیدار میشود، متحدی غیرمنتظره از سالهای نوری دورتر ظاهر میشود…