بیشتر انسانها شهامت راهگشایی ندارند. یا به راست یا به چپ میپیچند و نمیخواهند به راه سومی قدم بگذارند. آنها همیشه سعی میکنند راهی آماده را در پیش بگیرند. آنها هرگز تلاشی برای هموار کردن مسیر سنگی خود نمیکنند. این، مسئلة جسارت و شجاعت است، اما عزیزانم این را بدانید که در زندگی موفقیت فقط از آنِ کسانی خواهد بود که بتوانند فیل های خود را از کوههای صعبالعبور آلپ عبور دهند یا حداقل رؤیای پیدا کردن راه عبور برای آنها را در سر بپرورانند.
استاد، هم جهان و هم کشور ما در حال سپری کردن روزهای سختی هستند. از آنچه که تاکنون با شما دربارهاش صحبت کردم، میتوانم این را استنباط کنم که در تاریخ بشریت هیچ عصری نبوده که بتوانیم آن را عصر آسودگی برای مردم خطاب کنیم. زندگی همیشه سخت بوده و انسانها سعی کردهاند مشکلات زیادی را تحمل کنند. آنها اغلب بدون آمادگی به دام موقعیتهای سخت افتادهاند. دوست دارید دربارة چگونگی آماده شدن برای زندگی، بهخصوص به جوانان توصیههایی بکنید؟ مایلم در گفتوگوهایی که در طول این کتاب خواهیم داشت، روی این موضوع مهم تمرکز کنم. چگونه با لحظات سخت روبهرو شده و آنها را از سر بگذرانیم؟ چگونه از پیشِ روی بادی که ما را در مواقع سخت با خود میبرد، بگریزیم؟ در این زمینه سؤالاتی از شما خواهم پرسید. همچنین میدانم توجه به گفتههای متفکرانی که دربارة خوشبختی، فضیلت و قاعدههای زندگی آثاری نوشتهاند، برای شما بااهمیت است، در این زمینه یادداشتهایی برداشتهام. در صورت امکان سعی میکنم سخنان آنها را در میان گفتوگوهایمان مطرح کنم.
استاد، بیایید گفتوگوی خود را با یک موضوع مهم یعنی چگونگی آماده شدن برای زندگی شروع کنیم. همانطورکه میدانید، یکی از مراحل آمادهسازی، همان برنامهریزی کردن است.