نورا یک کارگزار ادبی سرسخت است که تمام زندگی او در کتاب و کتاب خوانی خلاصه می شود. چارلی ویراستار با استعدادی است که میتواند آثار پرفروشی را خلق کند و رقیب کاری نورا محسوب می شود. نورا به قدری شکست عشقی خورده است که می داند از آن دسته زنهایی است که مردها بعد از آشنایی با او دنبال عشق و خوشبختی ابدی شان میروند. خواهر نورا که میخواهد جلو آشنایی او با نفر بعدی را بگیرد او را متقاعد می کند که با هم برای یک ماه به شهر کوچک سانشاین فالز بروند.
این شهر کوچک مستقیما از دل رمانی عاشقانه بیرون آمده است، اما نورا آنجا به جای آشنایی با هیزم شکن جذاب، دکتر خوش تیپ یا متصدی بار بامزه، مدام با... چارلی لاسترا برخورد میکند.
(برگرفته از متن ناشر)