فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سالهای نخست دههٔ ۱۹۹۰ میلادی مناسبات جهانی را که از سالهای بعد از جنگ جهانی دوّم اصولاً بر یک جهان دوقطبی استوار شده بود بهکلّی تغییر داد. اگرچه جهان غرب با ازمیانبرخاستن آن رقیب اصلی، خود را پیروز این معرکه دانست و آیندهٔ جهان را نیز تحتالشعاع یک نظم جدید و متفاوت، امّا حوادث و رخدادهای بعدی برخلاف آن خوشخیالی اوّلیه از تقسیم مجدد جهان به مجموعهای از قدرتهای رقیب ریزودرشت حکایت کرد و بازگشت به نوعی از مناسبات بینالمللی که بیشتر یادآور وضعیت جهان در نیمهٔ نخست قرن بیستم بود. یکی از این رخدادهای مسبوق به سابقه، تحوّلات جدید ترکیه در حوزهٔ سیاست خارجی است که از آن بهدرستی تحت عنوان نوعثمانیگرایی یاد میشود.این تغییر و تحوّل به گونهای که جوانب کلّی آن در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است راه را بر طرح مجدد آراء و عقایدی گشوده است که میتواند از جمله به زیر سؤال رفتن نوعی همسویی و همراهی با ایران بینجامد که بنیانش در سالهای بین دو جنگ اوّل و دوّم جهانی با زحمت و مرارت بسیار بین دو کشور برقرار شد.