هر وقت مغزم داغ کنه بیخیال همه میشم و مستقیم میرم دریا... میشینم کنار ساحل و ساعتها به اون چیزهایی که میخوام فکر میکنم... تو سرم قصههای رنگ و وارنگ میبافم... ذهنم باز میشه و میتونم به همهچیز یه جور دیگه نگاه کنم... ولی اشتباه میکردم... حالا که اینجام... نمیتونم فکر کنم... فکر کنم خاصیّت دریا این باشه... انگار حرکت این آبی بی رنگ، فقط یه فایده داره... اونم اینه که دیگه نمیذاره فکر کنی... فکر کنم همینه که همه دریا رو دوست دارن... نمیذاره فکر کنی به فکرات...