داستان «خلق هیولا در آزمایشگاه علمی فرانکنشتاین» استعارهای است برای نشاندادن اینکه در عصر استیلای کاوشهای علم تجربی، برای نخستینبار یک دوپارهگی اساسی در شخصیت و درون انسان پدید میآید. … میان گسستها و دوپارهگیهای درونی انسان با جدایی میان علم و اخلاق ارتباط عمیقی وجود دارد. رشد و گسترش یکجانبهی علم و فناوری بسیاری از پژوهشگران را بر آن داشته تا نسبت به خطرات و پیامدهای جدی این گرایش تکبعدی هشدار دهند، اما علم همواره رقیبی به نام دین داشته است که گرایشهای حداکثری و نامعقول نسبت به آن نیز ممکن است نتایج منفی مشابهی را بههمراه داشته باشد. معیار فهم و سنجش نتیجهی نامطلوب و منفی و در نتیجه، معیار فهم نامعقولبودن یک ایده و رفتار، به خطر افتادن جان، سلامت و امنیت یا، بهطور کلی، تهدید زندگی انسانهاست.