کلاه وارونه» داستانی مصور نوشته استفن بار است. این کتاب در دسته ادبیات کودکان تقسیم بندی می شود. «کلاه وارونه» داستانی درباره از دست دادن، پشتکار و به دست آوردن چیزهایی است که از آنچه از دست رفته مهم تر هستند.
داستان «کلاه وارونه» از جایی آغاز می شود که پسری یک روز صبح متوجه می شود که همه چیز او به جز کلاه سبز ساده اش ناپدید شده است. او در اطراف به دنبال آنچه از دست داده می گردد. همانطور که او به سفری ماجراجویانه در پی داشته های گمشده اش می رود، متوجه می شود که شاید قبلا وقتی همه چیزهای دیگر را در زندگی خود داشت نمی دانست: کلاه سبزش بسیار مفید است. کلاه پسر در طول این سفر تبدیل به محافظ او در مقابل گرما و آفتاب می شود و همچنین وقتی گرسنه است کلاه را کاسه ای می کند تا از درخت گیلاس بچیند. کلاه سبز برای پسر ظرفی می شود که وقتی باران می بارد آب باران را در آن جمع کند و تشنگی اش را برطرف کند. پس از اینکه پسر به مفید بودن کلاه خود پی می برد در طی سفر خواب می بیند که کوه را زیر و رو کرده و تمام چیزهایی را که از دست داده به دست آورده است، به جز کلاهش.
خواب پسرک او را متوجه این موضوع می کند که شاید همه چیزهایی که نیاز دارد در تمام طول مدت گشتن با او بوده است و داشتن کلاهی که پسر به آن اهمیتی نمی داد بیشتر از همه چیزهای گمشده، به درد بخور بوده است.
نویسنده در این داستان ماجراجویانه بخشی از زندگی پسرکی را روایت می کند که برای پیدا کردن گنجینه های زندگی خود به راز عمیق تری پی می برد. این کتاب درباره یادگیری استقامت و امید است که با از دست دادن و پشتکار باعث به دست آوردن تجربه های عمیق زندگی می شود و به کودکان آموزش می دهد که چیزهای در ظاهر بی استفاده چگونه می توانند نقش مهمی در زندگی ایفا کنند.