سفرنامه جلال آل احمد به مکه ، از فرودگاه جدّه شهری نزدیک به مکه در عربستان آغاز میشود جلال در شروع سفرنامهی خود به توصیف مسافران میپردازد. او با مسافرانی که آنها را به عنوان دهاتیها، بازاریها، روحانیها، پیرزنها معرفی میکند، آشنا میشود. جلال آل احمد در سفرنامهی خود با جزئیات از همسفرانش، دردسرها ،سختیها و کمبود امکانات میگوید و بیان میکند سختیهای این سفر برای برای همهی زائران خانه خدا یکی است.
جلال آل احمد در این کتاب از نابسامانیهای مسلمانانی که در مکه میبیند گله و شکایت میکند و به عبارتی با مخاطب خود درد و دل میکند. او از اولین لحظه های سفرش، با نوعی عقبماندگی و تحقیر مواجه میشود و هرکجا میرود، آثاری از این نوع رفتارهای عوامانه و سطحی را میبیند. از معماری اماکن زیارتی و امکانات نامناسبی که حکومت نالایق سعودی در اختیار زائران قرار داده اند گله میکند. جلال در این سفرنامه حتی بر مردمی که بیهیچ نگرشی و عوامانه به این سفر میآیند و خود را حتی در این سفر هم به زرق و برق دنیای مادیات مشغول میکنند، گله میکند و بر جهل، نادانی و عبادتهای کورکورانهشان خرده میگیرد.