شش دقیقه بعد از شروع پرواز ۱۴۲۱، هواپیما در اقیانوس آرام سقوط میکند.
هنگام تخلیه مسافران بر روی آب یکی از موتورها منفجر و هواپیما پر از آب میشود.
آنهایی که هنوز زندهاند، مجبورند درها را ببندند اما دیگر خیلی دیر شده است…
هواپیما به اعماق دریا میرود در حالی که دوازده مسافر داخل آن گیر افتادهاند.
بیشتر از هفتاد متر زیر آب، مهندس ویل کنت و دختر یازده سالهاش شنن تا کمر درون آب قرار دارند و برای جانشان مبارزه میکنند.
تنها شانسشان برای زنده ماندن یک تیم نجات برگزیده است که غواصی حرفهای سرپرستی آن را به عهده دارد؛ نام آن غواص کریس کنت است؛ مادر شنن و همسر ویل کنت که قرار است به زودی از هم جدا شوند.
کریس باید از راه دور با ویل کار کند و راهی بیابند تا دخترشان و مسافرانی را که داخل هواپیما گیر افتادهاند نجات دهند؛ هواپیمایی که بر لبه صخره زیر آب معلق مانده است.
زمان زیادی نمانده و هوای درون هواپیما کم است و هر لحظه کمتر میشود.
آیا میتوانند بر احتمالات چیره شوند و خود و بقیه مسافرها را نجات دهند؟!