کت مویر در کتاب ماتریالیسم نظرورزانه ارنست بلوخ میکوشد برای جنبش «ماتریالیسم نو» و مجموعه نظریاتی که با عنوان «چرخش نظرورزانه» شناخته میشوند و میتوان اثر میاسو پس از تناهی را یکی از بنیادهایش در نظر گرفت، نوعی تبار فلسفی بسازد. او بدین منظور میکوشد ماتریالیسم ارنست بلوخ را چونان پاسخی به ماتریالیسم مکانیکی و فلسفهناباوری رایج در علمگرایی نشان دهد. کتاب بلوخ در واقع نقدی است بر خوانش یک سویه مارکسیسم در بینالملل دوم و قصد دارد ماتریالیسم را از جبرگرایی نجات دهد. بدینترتیب فلسفه بلوخ ماتریالیستی باقی میماند و امکان عاملیت را نیز حفظ میکند. مویر میکوشد نخست با طرح نقدهای طرحشده علیه فلسفه بلوخ به آنها پاسخ گوید و سپس با نشان دادن ظرفیتهای فلسفه او، امکانهایی برای بسط نظریات تازه فراهم آورد (این کتاب تاریخ فشردهای از رویدادهای فکری انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم نیز هست). مویر نشان میدهد که چطور کتاب ماتریالیسم بلوخ پایه فلسفه اتوپیاباور اوست و چگونه بلوخ با فرارفتن از گفتار تاریخفلسفهای معاصرش و بازشناسی فلسفه اسلامی و در واقع تفسیر ابنسینا از ارسطو، برای ماتریالیسم تباری نو فراهم میکند. ازاینرو، این کتاب مقدمهای مناسب بر فلسفه بلوخ است و در انسجامی تازه نظریات نوظهور در فلسفه قارهای را میخواند.