روشهای متعارف علوم اجتماعی چه انگارههایی دربارۀ جهان دارند و با این پیشفرضها چه چیز به دست میآورند و چه چیز از کف میدهند؟ این پرسشی است که نویسندۀ کتاب پساروش؛ آشفتگی در پژوهش علوم اجتماعی میکوشد آن را تحلیل کند. او با عیان کردن مبانی و مفروضات متافیزیکی روشهای کنونی، که آنها را مفروضات متافیزیکی اروپایی-امریکایی میخواند، در پی این است که محدودیتهای این روشها را نشان دهد و استدلال کند که جهان لزوماً آن چیزی نیست که این روشها در پی بازنمایی آناند. جهان بسیار سیالتر، نامعینتر، پراکندهتر، و پیچیدهتر از آن است که این روشها به تصویر میکشند. درنتیجه، اگرچه این روشها میتوانند مفید باشند، و عملاً نیز چنیناند، خساست و امپریالیسم روششناسانه باعث میشود محققان از بسیاری روشهای بدیل، با مفروضات متافیزیکی متفاوت، غافل شوند و آگاهانه یا ناآگاهانه آنها را سرکوب کنند.
جان لا، فیلسوف و جامعهشناس انگلیسی، از افراد شاخص در حوزۀ مطالعات علم و فناوری است. او را در کنار برونو التور و میشل کالون از بنیانگذاران و توسعهدهندگان نظریۀ کنشگرشبکه میشناسند. بعدها او بههمراه مردمشناسانی چون ویکی سینگلتن و آنهماری مول مطالعاتی انجام داد که از نظریۀ کنشگرشبکه فراتر رفت.