آرچی ستاره ی بامداد هشت ساله، وارد سفینه ی مادر بی.یو. آر.پی میشود و جلوی نقشهی شوم آن ها را می گیرد؛ آن هم تا قبل از صبحانه!
آرچی ستارهی بامداد، پدرش و جیب گربه باید به سیارهی کنیس سیارهی سگ بروند و نقشهی بی.یو.آر.پی را خنثی کنند، ولی آیا آرچی میتواند در سفینهی فضایی دشمن همه جا را بگردد و جیب را از دست سگها در امان نگه دارد؟